رکسانا آن لاين
روزنگار رکسانا به روایت مامان لیلا		  
Lilypie Kids Birthday tickers
درباره ی من
اسمم رکساناست. خودم به خودم میگم ناسانا ، بابام هم همینطور. مامانم بهم همه چی میگه به غیر از رکسانا ! مثلن : کیتکت، قلقلی ، زولبیا و باقلوا و ... (بین خودمون باشه ، یک کمی شکمو اِ) :) این وبلاگ رو واسه من درست کرده که از من و خاطراتم بنویسه. بعضی وقتها از زبون خودش مینویسه و بعضی وقتها هم از زبون من. اونجاهایی که از قول من مینویسه رو قرمز میکنه که اگه خدای نکرده کسی متوجه نشد این طوری شاید دوزاریش بیفته ! وقتی برامون کامنت میگذارین مامانم کلی ذوق میکنه ! مرسی که اومدین وبلاگم رو بخونین. بازم بیایین. به خانواده سلام منو برسونین. :) *** خوب این نوشته بالایی دیگه یک کمی قدیمی شده. الان دیگه به خودم میگه رکسانا. بابام بهم میگه ناسان بابایی (به یاد اون روزهایی که به خودم میگفتم ناسانا). مامانم هم کماکان اسمهای مختلفی داره برام: رکسی . رکسان رکس عسلی . چوچی . جوج !
تازه ها
قدیمی تر ها
پیوندها
وبلاگ قدیمی ام
خاله لاله
یاسی
سحر
دونه
آریانا
شوکا
أش كشك خاله ته بخوري پاته نخوري پاته
Saturday, December 29, 2012
موجوداتي كه در تصوير زير مشاهده ميكنين يك جفت خاله لاله عمو بابك و يك فقره ركسانا هستن. ركسانا بعد از كلي سالهاي دور از خاله ديگه سنگ تموم گذاشت و هيچ دلبري نكرده باقي نگذاشت. از پر حرفي و معماهاي مختلف و بازيهاي مختلف بگير و برو تا آخر ... :):):) در ضمن يك اتفاق مهم هم افتاد دندون نيش پايين دست چپش افتاد ولي چون كلن خيلي غير منتظره بود توت فري أصلن رسم و رسوم دندون افتادن رو يادش رفت أجرا كنه بعدش صبح روز بعدش ركسانا با لب هاي ورچيده و قيافه ي دمغ بهم دندونش رو كه از زير بالشتش ور نداشته شده بود بهم نشون داد، اومديم دسته جمعي اين كم لطفي توت فري رو جبران كنيم و گفتيم احتمالن رفته زير روبالشتي پولي كه برات گذاشته و حالا دوباره برو يك نگاهي بنداز و ... ولي كلن خراب كاري شد و فكر كنم كل موضوع هم لو رفت ...

6:30 PMبه افق شیکاگو                      0 پیغام

Happy half birthday to my beautiful 7.5 :)
Friday, December 14, 2012
امروز نصفه تولد ركسانا خانومه! مناسبتي كه من تا پيارسال أصلن نميدونستم كه وجود داره! :)
خلاصه كه طبق سنت دو ساله مون ميريم دونات ميخوريم و اين مناسبت فرخنده رو جشن ميگيريم باشد كه رستگار شويم! :)
9:43 AMبه افق شیکاگو                      0 پیغام

عاشقتم كه دست سنتا رو باز گذاشتي براي انتخاب! :)
Friday, December 07, 2012
توي پارك ديستريكت دهكده مون يك صندوق پست خوشكل گذاشتن كه نامه ها رو ميبره قطب شمال براي سنتا. امروز ميريم اين رو پستش ميكنيم. :) در ضمن بهش گفته كه چون ما اون موقع تو شهر نيستيم بيزحمت بگذاره پشت در تا ما از سفر برگرديم.

7:09 AMبه افق شیکاگو                      0 پیغام

Wednesday, December 05, 2012
مامان ميشه جمعه ديرتر بيايي دنبالم؟
چرا؟
Well, because I love school, didn't you know that?
1:40 PMبه افق شیکاگو                      0 پیغام

دوره دوره ي موشكهاي كاغذيه
Tuesday, December 04, 2012
پشت مبل و تو ماشين و فكر كنم كم كم تو جورابامون هم يكي دو تا موشك كاغذي هي پيدا ميكنيم!
تو خونه هم كه راه ميريم بايد حواسمون باشه كه يك موشك شهاب سه در حال اوج گيري با كله مون برخورد نكنه. :)
8:58 AMبه افق شیکاگو                      0 پیغام

از حرفهاي قشنگ خانوم كاراوسكي (سندي جون!) معلم ركسانا
Sunday, December 02, 2012
You don't need a reason for being happy but you do need a reason for being sad.
10:56 PMبه افق شیکاگو                      0 پیغام