Wednesday, August 23, 2006
اين جانب رکسانا ملقب به خيلي چيزها از قبيل : مخمل، ناناز ، طلا، جوجه طلايي، نيم وجبي ، هايپر طلايي ، پشمک، کيت کت*، عسل و تمام مشتقاتش مثل عسلچه و عسلک وسوهان عسلي و حتي چيزايي مثل جينگولک (وقتي مامانم ديگه واقعن کم مي آره) اومدم بگم که دارم می آم ... به قول شاعر : من آمده ام واي واي من آمده ام ... ...
در ضمن خواستم آمادگي کامل خودم رو براي هر گونه بوسيده، چلونده، فشرده و حتي خورده شدن (خصوصن در نواحي بازو و لپ) اعلام کنم. خيالتون راحت باشه مامانم تو اين يک سال و خورده اي خوب خوب تمرينم داده و آماده ام کرده براي همه ي اون چيزايي که گفتم. در ضمن تمام واحدهاي دلبري ام هم با نمره هاي درخشان قبول شدم و آماده ام که همه رو يک جا ارايه بدم. به قول خارجي ها : آي کنت ويت تو سی يو
* چي ؟ مامان من شکمو اِ ؟ مامان خودتون شکمو اِ