Tuesday, August 01, 2006
بازي جديد من و رکسانا اين است که ميره توي بالکون و من تو مي مونم و پنجره ي بالکن رو هم مي بندم. بعد دماغ و دهنشو مي چسبونه به پنجره و من هم همين کارو مي کنم. بعدش من پنجره رو به جاي اون بوس مي کنم و اون هم مي خنده. :) همه ي اينا رو فقط واسه همون آخريش مي کنم. واسه خنده اش.
ديشب کارتون جديد ميازاکي را ديديم. «قلعه ي سيار هاول» . خيلي خوب بود. اگر مثل من کارتون دوست دارين و مخصوصن اگر کارتون قبلي اش را هم دوست داشتين حتمن اين يکي را هم ببينيد. از ايده هاي عجيب و غريبش توي فيلم ، جزييات توي هر صحنه و از شخصيت مصمم نقش اول که باز هم يک دختر بچه است خيلي خوشم مي آيد. يک چيز ديگه اي که توي فيلماش دوست دارم اين است که شخصيت هاي داستان سياه و سفيد نيستند. يعني بد و خوب مطلق نيستند. آدما ترکيبي اند از صفات خوب و بد.