اسمم رکساناست. خودم به خودم میگم ناسانا ، بابام هم همینطور. مامانم بهم همه چی میگه به غیر از رکسانا ! مثلن : کیتکت، قلقلی ، زولبیا و باقلوا و ... (بین خودمون باشه ، یک کمی شکمو اِ) :) این وبلاگ رو واسه من درست کرده که از من و خاطراتم بنویسه. بعضی وقتها از زبون خودش مینویسه و بعضی وقتها هم از زبون من. اونجاهایی که از قول من مینویسه رو قرمز میکنه که اگه خدای نکرده کسی متوجه نشد این طوری شاید دوزاریش بیفته ! وقتی برامون کامنت میگذارین مامانم کلی ذوق میکنه ! مرسی که اومدین وبلاگم رو بخونین. بازم بیایین. به خانواده سلام منو برسونین. :)
***
خوب این نوشته بالایی دیگه یک کمی قدیمی شده. الان دیگه به خودم میگه رکسانا. بابام بهم میگه ناسان بابایی (به یاد اون روزهایی که به خودم میگفتم ناسانا). مامانم هم کماکان اسمهای مختلفی داره برام: رکسی . رکسان رکس عسلی . چوچی . جوج !
هر وقت می خواد بره سراغ یک چیزی که نمی دونه اجازه داره بره یا نه اول یک نگاهی دور و برش می کنه که ببینه ما داریم نگاش می کنیم یا نه... اگه دور و برش نباشیم یا حواسمون نباشه که با خیال راحت میره و فضولی شو می کنه. اگه ببینه دارم نگاش می کنم و بهش میگم «نه» نباید به اون دست بزنی به مدت پنج شیش ثانیه با این قیافه ای که تو عکسه بهم نگاه می کنه و منتظر عکس العمل من می مونه. من تو این پنج شیش ثانیه تمام سعیمو میکنم که جدی بمونم و نخندم. با کمال شرمندگی باید اعلام کنم که بعضی وقتها نمی تونم خودم رو کنترل کنم ... خنده ام می گیره از قیافه اش و می رم کلی بوسش می کنم ! بعد در ضمن بوس کردنش اون وسیله ی مربوطه رو یک جا قایم می کنم !
8:18 AMبه افق شیکاگو
3 نظر :
سلام لیلا جون. چه پستهای جالب و خوشگلی. هر بار ز یه شیطنتش می نویسی. منظم و تمیز. این کارش هم خیلی بامزه وشیرینه شیطون خانم. ببوسش. Anonymous | 11:59 AM
اي بابا اين كه دوباره لاله شده كه! جدي عكس لاله رو بذاري كنارش مو نميزنه. عزيزم، شيطنتت لاله رو 100% و كامل داره. بوس. Anonymous | 11:27 PM
سلام اين كه با لاله مو نمي زنه!!!! بايد عرض كنم كه اين روش، حربه معمولي اين شيطوناست. كه معمولا هم جواب مي ده و كار خودشون رو مي كنن. Anonymous | 12:16 AM