Monday, April 25, 2011
با رکسی رفتیم باغ وحش لینکون پارک. یک نقشه گرفتیم و رکسانا با هیجان از روی نقشه مقصد بعدی رو تایین میکرد. از تمااااااااااااااااااام حیوونها (به جز پنگوین که پیداش نکردیم ) دیدن کردیم و تقریبن تمام توضیحات مربوط به هر حیوونی رو هم خوندیم. رکسانا خیلی وقتها اطلاعات خودش رو هم در مورد حیوون مربوطه اضافه میکرد. مثلن اینکه: مامانی میدونستی که بعضی از حیوونها ناکترنال هستند؟
هر حیوونی که خواب بود رکسانا فوری میگفت که شاید این ناکترناله. :) یک اوضاع قاراشمیشی بود دیروز که نگو! جغد و خفاشها که مثلن قرار بود (طبق اطلاعات من و رکسانا) خواب باشن بیدار بیدار بودن و شیر و ببر و یوزپلنگ خواب بودن! دیگه در حالی که از خستگی نای راه رفتن نداشتیم اومدیم بیرون و داشتیم میرفتیم طرف ماشین که رکسانا گفت زرافه و کرگردن رو ندیدیم. خلاصه دیدیم که خدایی اش خیلی بده که خفاش و مارمولک رو دیده باشیم و زرافه رو با اون گردنش ندیده بریم خونه! این بود که دوباره برگشتیم تو و رفتیم زرافه خانوم رو هم دیدیم. به این نتیجه رسیدم که آزاده دوست لاله واقعن راست میگفت ... زرافه خیلیییییییییی گردنش درازه! :) حیوون مورد علاقه ی من و رکسانا در حال حاضر و تا اطلاع ثانوی فلامینگو و زرافه است
هر حیوونی که خواب بود رکسانا فوری میگفت که شاید این ناکترناله. :) یک اوضاع قاراشمیشی بود دیروز که نگو! جغد و خفاشها که مثلن قرار بود (طبق اطلاعات من و رکسانا) خواب باشن بیدار بیدار بودن و شیر و ببر و یوزپلنگ خواب بودن! دیگه در حالی که از خستگی نای راه رفتن نداشتیم اومدیم بیرون و داشتیم میرفتیم طرف ماشین که رکسانا گفت زرافه و کرگردن رو ندیدیم. خلاصه دیدیم که خدایی اش خیلی بده که خفاش و مارمولک رو دیده باشیم و زرافه رو با اون گردنش ندیده بریم خونه! این بود که دوباره برگشتیم تو و رفتیم زرافه خانوم رو هم دیدیم. به این نتیجه رسیدم که آزاده دوست لاله واقعن راست میگفت ... زرافه خیلیییییییییی گردنش درازه! :) حیوون مورد علاقه ی من و رکسانا در حال حاضر و تا اطلاع ثانوی فلامینگو و زرافه است
ناکترنال: شب بیدار
غرل: من کرم شبتابم - شبها من می تابم - روزها رو می خوابم - شب نیمی از دنیاست - دنیای شب زیباست - شب نیمی از زندگانی است - شب خود همه داستانی است - شب قصه ها غصه ها شب رازها دارد - آوازها پروازها دارد ...