به نظر من هم انتخاب شورتی که رنگ گلش به بقیه لباس ها بیاد خیلی امر مهمیه!!
این که همه شونو با خودش این ور اون ور می بره خیلی خنده داره ولی!
 Laleh | 7:24 PM   آفرین، هر کسی نمی تونه از عهده همچین کاری بر بیاد، فقط خانمای با اراده ای چون تو می تونن
 Anonymous | 9:09 AM   افرين به تو ركسانا جون منم خيلي عذاب كشيدم تا ياد گرفتم نمي دونم چه اصراري دارن اين مامانهاي ما تازه خوش به حال تو كه بزرگتري من طفلكي هنوز دو سالم نشده بود.مليكا وثوقيان
 nana | 9:27 AM   سلام
هر چی نوشتم پاک شد باید از اول بنویسم من هم قهر می کنم فعلن نمی نویسم
 Anonymous | 9:44 AM   دلم نیومد قهر کنم!!!!
میگم ما که نفهمیدیم این چیزایی که گفتی خوردنی یا... ولی اگر منظور همنیه که ما فهمیدیم توصیه دوستانه من به رکسانا جون اینه که به هر حال بد نیست هر چن وقت یه بار به فکر آبیاری گوشه و کنار "دهلی نو" باشه!!!! ما که برای این که مامانمون یادش نره قبلن چه پسر بدی بودیم هر از گاهی درست جلوی چشم مامان انجام وظیفه می کنیم و اگر هم دعوامون کردن خودمون رو لوس می کنیم و می گیم: دیگه دوستم نداری؟ اونا هم خودشون شرمنده می شن!!!!!!!!!
 Anonymous | 9:49 AM   دوباره سلام
راستی تا حالا وبلاگ داداشمو دیدین. بهش سر بزنین:

www.arianbagheri.blogfa.com
 Anonymous | 9:58 AM   حتئ توی حمام هم امنیت نداریم۰۰۰البته دیگه باهاشون پسر خاله شدیم ... : )
 Anonymous | 12:24 PM   این قسمتی که جماعت می ریزن توی خونه تون رو الان تازه خوندم! خیلی خنده دار بود!
می بینم که عمه غزاله رو توی حمام غافلگیر کرده ان!
 Laleh | 8:20 PM