Wednesday, October 11, 2006
سلام ... از اون جايي که پست قبلي ام خيلي غم انگيزناک بود اومدم بگم که اصلن نگران ما نباشين (يعني اگه بودين) ما خوب خوب شديم. هر دوتامون هم خوشحال و خندانيم. دوباره رکسانا شده همون وروجک فضول و ناز. الان خونه ي آفاق خانومه. من هم دانشگاهم و دارم براي شاگردام کوييز درست مي کنم و تا ده دقيقه ي ديگه هم بايد برم سر کلاس. چهار تا پشت سر هم. تکرار همون مطالب ! ولي عاشق سر کلاس رفتن و رياضي درس دادنم. بعدش هم سه ساعت ديگه هم بايد دوباره باشم و بعد هم مي رم دنبال رکسانا و ميريم خونه. اين بود انشاي من. فعلن خداحافظ تا بعد.