Wednesday, August 15, 2007
تازگی یک پا واسه خودش آوازه خون شده. توی ماشین که هستیم مرتب آهنگ های در خواستی اش رو باید بگذارم. که آهنگ «گرگ سیاه» در صدر جدول قرار داره. اون آهنگ بنیامین هست که میگه «هیچکی مثل تو نداره ...» اون رو هم خیلی دوست داره و کلن با همه ی آهنگها همخونی میکنه و حتی اگه شعرشو بلد نباشه هم باهش میخونه ! اولی که کارم رو شروع کردم اینجا نمی تونستم وبلاگم رو از سر کار آپدیت کنم و کلن بعضی از وبسایتها از جمله بلاگر فیلتر بودند. بعدش به طور معجزه آسایی در یک روز خوب تابستونی دیدم که شد ! حالا بعضی وقتها مثل امروز که دلم یک استراحت وسط روز میخواد میتونم بیام اینجا و آپدیت کنم. :) این هم مکالمه ای که هر چند وقت یکبار بین من و رکسانا انجام میشه:
رکسانا: مامانی شتلاتی شتلاتی بگو !
رکسانا: مامانی شتلاتی شتلاتی بگو !
من: تو خودت قند و نباتی ...
رکسانا: شتلاتی شتلاتی ... عسلی یا شیناتی (شکلاتی شکلاتی ...عسلی یا که شیرینی)