Friday, November 07, 2008
این شعریه که من و رکسانا جمعه ها می خونیم : فردا تعطیله فیتیله ... سرکار تعطیله فیتیله ... دی کر تعطیله فیتیله ... فرودگاه تعطیله فیتیله
مصرع آخر رو هم خود رکسانا بهش اضافه کرده به یاد اون روزهایی که بابا امیر ۵ روز هفته رو تو فرودگاه اُهر کار میکرد و جمعه شبها میرفتیم دنبالش از فرودگاه ! :) امروز صبح من داشتم حاضر میشدم و رکسانا تو خواب و بیداری بلند شده و میگه مامانی امروز تعطیله؟ گفتم نه ... حالت گرفت که بهانه بگیره ولی یک کمی که نازش کردم خوابش برد ! چند شب پیش هم پرسید مامانی فردا تعطیله فیتیله؟